به گزارش راهبرد معاصر؛ حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان در یادداشتی تحت عنوان «گل بهکدام دروازه؟!» نوشت:
۱- دیروز آقای روحانی در جلسه هیئت دولت بار دیگر و درپی صدها بار قبلی، به افتخاری که دولت ایشان در توافق هستهای آفریده است اشاره کرد و به گلایه گفت: « وقتی تیم ملی ما در مذاکرات پیروز میشود و سه تا گل میزند، چرا سختمان است کف بزنیم، چرا سختمان است آفرین بگوییم، چرا سختمان است در برابر بازیگران قوی صحنه بینالملل تعظیم کنیم، چرا...»؟!
کاش جناب رئیسجمهور به جای تعریف و تمجید همیشگی از برجام، فقط در چند کلمه برای مردم توضیح میدادند که توافق هستهای مورد تمجید ایشان غیر از « فاجعه» اقتصادی و سیاسی و برباد دادن امکانات و ظرفیتهای ۸ ساله کشور، چه نتیجه دیگری داشته است؟! و آن سه گُل که از آن یاد میکنند به کدام دروازه وارد شده است؟! آیا این درخواست از جناب ایشان، انتظار زیادی است؟! و آیا مردم حق ندارند بیرون از شعارهای کلی و بیسند، از فرجام برجام با خبر شوند؟! و از جناب روحانی و یا اعضای ارشد تیم مذاکرهکننده کشورمان بخواهند به جای اظهارنظرهای یکطرفه و بدون ارائه شاهد و نمونه و سند، دستکم برای یکبار هم که شده در مقابل یکی از کارشناسان منتقد بنشینند و به پرسشهای او که سؤال همه مردم -چه موافق و چه مخالف برجام- است بیرون از شعار و کلیگوییهای بیسند، پاسخ گویند؟! تا همگان به وضوح ببینند که برجام برایشان چه دستاوردی داشته و یا چه بلایی بر سرشان آورده است!
۲- ماجرا اصلاً پیچیده نیست. و در یک گزاره کوتاه خلاصه میشود و آن اینکه، هدف از مذاکرات هستهای لغو همه تحریمها بود اما، نه فقط هیچ تحریمی لغو نشد بلکه صدها تحریم دیگر نیز به آن اضافه شد! آیا غیر از این است؟! اگر چنین بوده -که غیر از این نبوده است- از مردم انتظار دارید برایتان کف بزنند و یا بخاطر امکانات و ظرفیتهای ۸ سالهای که بر باد دادهاید ابراز تاسف کنند؟! ملامت و انتظار پاسخگویی، بماند!
۳- روز ۲۳ تیرماه ۱۳۹۴ و بعد از امضای توافق هستهای میان ایران و کشورهای ۱+۵ آقای روحانی در قاب تلویزیون ظاهر شده و مژده دادند که «عیدانه فراوان شد تا باد چنین بادا!» و فرمودند؛ «ما در این مذاکرات 4 هدف را دنبال میکردیم. هدف اول آن بود که توانمندی هستهای و فناوری هستهای و حتی فعالیت هستهای را بتوانیم در داخل کشور ادامه دهیم. هدف دوم این بود که تحریمهای غلط و ظالمانه و غیرانسانی را لغو کنیم. هدف سوم این بود که کلیه قطعنامههایی که از دید ما قطعنامههای غیرقانونی بود در شورای امنیت سازمان ملل آنها را لغو کنیم و هدف چهارم این بود که پرونده هستهای ایران را از فصل 7 منشور ملل متحد و از شورای امنیت خارج کنیم که در توافق امروز و در این برنامه جامع اقدام مشترک هر 4 هدف حاصل شده است.»!!باید از جناب روحانی پرسید کدامیک از اهدافی که اشاره فرمودید تحقق یافته است؟!
۴- آقای روحانی که نتیجه مذاکرات چند سالهشان به گواه واقعیتهای موجود «تقریباً هیچ» بوده است، در سخنان دیروزشان، تصویب طرح «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» در مجلس شورای اسلامی را مانع لغو تحریمها معرفی کردند! و حال آنکه با تصویب این طرح، گردونه انفعال دولت جای خود را به قاطعیت مقابله به مثل برای حفظ منافع نظام داد.
این طرح، دولت را موظف میکرد که برای وادار کردن آمریکا و اروپا به انجام تعهدات خود، طی چند مرحله پیدرپی، میزان تعهدات برجامی کشورمان را کاهش دهد.
حریف با شروع این حرکت و کاهش تدریجی تعهدات برجامی کشورمان، ابتدا به تهدید و رجزخوانی روی آورد و هنگامی که جمهوری اسلامی ایران را در انجام آن مصمم و جدی دید، به واسطهها متوسل شد! و مذاکرات وین از این نقطه شکل گرفت. اگر این طرح و موظف شدن دولت به اجرای آن نبود، همان حالت انفعالی دولت در مقابل حریف ادامه مییافت و به بیان دیگر، مجلس با تصویب این طرح، مانع یکهتازی آمریکا در چالش هستهای شد و در قبال بدعهدی آمریکا تعهدات برجامی ایران را نیز کاهش داد و این حرکت ادامه دارد.
حالا باید از جناب آقای روحانی پرسید؛ مگر مسیر چند ساله شما در مذاکرات دستاورد و نتیجه دیگری هم داشته است، که مصوبه مجلس مانع آن شده باشد؟! مصوبه مجلس چالش هستهای را به یک دوراهی تعیینکننده رسانده است. آمریکا و اروپا باید به تعهدات خود عمل کنند و در غیر اینصورت، ایران نیز تعهدات برجامی خود را نادیده خواهد گرفت.
این روال قانونی و شناخته شده در تمام معاهدات است که متاسفانه دولت محترم از آن غفلت ورزیده است.